نامه اي به بابا و مامان مهربونم
نامه اي به پدر مهربانم چشمهایم را که به دنیا گشودم،اولین مردى که دیدم تو بودى. مهربانى و محبت را به من آموختى .. دستهاى پراز مهرت را میبوسم زیرا دستانم را که دراز کردم،تو بودى که دستهایم را گرفتى ومرااز زمین بلد کردى وراه رفتن را به من آموختى .. اشکهاى روى گونه ام را با عشق پاک کردى وصبورى و آرامش را به من آموختى.. تو زندگى را به من آموختى ... تو به من اعتماد به نفس و آرامش دادي و هميشه مديون تو هستم. خداوندمتعال را به خاطر تمام نعمتهایش شکر میکنم و هر لحظه سلامتى ،شادى و هر آنچه خوبى هست را برایت از خالق زیباییها خواستارم و بعد از خالق بى همتایم .. تنها به تو تکیه میکنم که حضورت به من اعتبار،امنیت و آرامش م...
نویسنده :
ميناگلي
11:30