اوضاع خريد سيسموني و اجاره خونه
چند روزه كه مستأجرمون مي خواد بلند بشه چند تا املاك سپرديم اما هنوزمشتري نيومده و اين شده يكي ازنگراني هاي من
پريروز با بابا محمد رفتيم واسه پسرگلم سيسموني ببينيم. اينقدر تنوع رنگ و مدل و قيمت ديديم كه نتونستيم چيزي انتخاب كنيم.
واقعيتش اينه كه اصلا دلم نمي خواد مامان و باباي من واسم سيسموني بگيرن چون از نظر من رسم مسخره اي يه اما از عكس العمل بابا محمد مي ترسم.دلم نمي خواد حرف و حديثي هم باشه اما من و بابا محمد تصميم گرفتيم بچه داشته باشيم چه ربطي به مادر بزرگ و پدربزرگ مادري بچه داره اين موضوع؟
مگه گامي هم مادربزرگ پدري بچه برمي داره؟
بيشترين موضوعي كه دغدغه اين روزهاي بابا محمده و اعصابشو خورد كرده و باعث ميشه از زندگيش لذت نبره ضمانتي يه كه واسه يه آشنا كرده و سند خونه رو گرو گذاشته طرف هم كلاهبردار از آب در اومده و فراري يه و خونه رو هواست .
واقعا خدا كمكمون كنه
تو كه توي دل ماماني واسمون دعا كن
دختر دايي تو (عسل) تا هفته ديگه به دنيا مي ياد و ماماني خيلي خوشحاله.
تو و دختردايي عسل با همديگه سه ماه و خورده اي نزديك 4 ماه اختلاف سني خواهيد داشت.